سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۴
ظرفیت‌های حکمت متعالیه و عرفان اسلامی برای گفتگوی بینافرهنگی

استاد حوزه علمیه قم در همایش علمی در روسیه گفت: براساس حکمت متعالیه گفتگوهای بینا فرهنگی، بر مدار حقیقت عقلی‌ای شکل می‌گیرد که در باطن و نهان انسان‌ها نیز حضور دارد و بر اساس رویکرد عرفانی ارتباط عقلی انسان‌ها ریشه در گفتگوی آدمیان با خداوند سبحان دارد.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت‌الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا استاد حوزه علمیه قم در همایشی علمی در کشور روسیه به بازخوانی ظرفیت‌های نظری حکمت متعالیه و عرفان اسلامی برای گفتگوی بینا فرهنگی پرداخت.

 این سخنرانی که از سه بخش تشکیل‌شده می‌کوشد نظریه‌ برآمده از فلسفه و عرفان اسلامی را برای امکان گفتگوی‌ فرهنگی به بحث بگذارد. در بخش اول به تبیین مسئله می‌پردازد؛ بخش دوم معنای رحمانیت رحمانی خداوند به‌عنوان مبانی عام و شامل در گفتگو بینا فرهنگی موردبحث قرار می‌دهد و در بخش سوم به راهه‌ای اثبات رحمانیت خداوند می‌پردازد.

وی گفت: در بخش اول به تبیین مسئله‌ای می‌پردازیم که نظریه برآمده از فلسفه و عرفان اسلامی برای حل آن شکل می‌گیرد. در این بخش لازم است زمینه‌ها و ریشه‌های مشکل و مسئله‌ مربوط به گفتگوهای بینا فرهنگی دنبال گردد و پیشینه مشکل تا فلسفه کانت و فلسفه نیچه و همچنین دیدگاه‌های نوکانتی و پست‌مدرن دنبال شود.

وی افزود: این دیدگاه‌ها با بی‌اعتبار دانستن عقل نظری و ارجاع آن به عقل عملی و یا به اراده انسان، با سوبژکتیو کردن معرفت به‌سوی نظریه‌هایی پیش رفتند که معرفت و هویت فرد و عامل را به ساختارهای فرهنگی بازمی‌گردانند. این امر علاوه بر آن‌که به مرگ سوژه منجر شده به نسبیت معرفت و حقیقت و به غلبه نوعی هرمنوتیک مفسرمحور منجر شد؛ و به دنبال آن فهم و شناخت افراد از یکدیگر را به زمینه‌های فرهنگیِ مربوط به آن‌ها محدود و مقید ساخت؛ و درنتیجه امکان مفاهمه و گفتگوهای بینا فرهنگی را موردتردید قرارداد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش دوم با بررسی معنای رحمانیت رحمانیه خداوند سبحان به شمول رحمت رحمانیه نسبت به رحمت رحیمیه و دیگر اسماء و صفات الهی پرداخت و گفت: رحمت رحمانیه که نفس رحمانی، فیض منبسط، وجه الله و امر واحد الهی است. به دلیل اینکه با همه اشیا حضورداشته و به همه آن‌ها از آن‌ها نزدیک‌تر است. همان امری است که با ارتباط بی تکلیف و بی‌قیاس با مخلوقات و ازجمله با هریک از انسان‌ها هویت و معرفت آن‌ها را تعیین می‌کند. به‌گونه‌ای که هیچ موجودی بدون شناخت آن به شناخت خود و شناخت دیگر اشیا نائل نمی‌شود و هیچ موجودی نیز محروم از ارتباط با آن نمی‌تواند باشد.

وی در جمع‌بندی این بخش از سخنانش گفت: رحمت رحمانیه حقیقت واحدی است که از طریق آن، معرفت مشترک انسان‌ها نسبت به حقیقت و نسبت به خود آن‌ها و همچنین نسبت به یکدیگر پدید می‌آید.

پژوهشگر علوم اجتماعی، فلسفه و عرفان اسلامی در بخش سوم سخنان خود با اشاره به راهه‌ای اثبات رحمت رحمانیه خداوند و مبادی هستی شناختی و معرفت‌شناختی مربوط به آن گفت: در این بخش ما می‌توانیم از سه‌راه نقل، عقل و وحی با ارجاع نقل به عقل و وحی بحث کنیم اما بسیاری از فلسفه‌ها و هستی‌شناسی‌ها مانند فلسفه‌های ماتریالیستی و رویکردهای شکاکانه و یا سوبژکتیوِ به معرفت انسانی امکان اثبات نفس رحمانی را ندارند.

وی با بررسی ظرفیت جریان‌های کلامی و فلسفی دنیای اسلام گفت: رویکردهای کلامی و یا فلسفی مشایی و اشراقی از اثبات برهانی نَفسِ رحمانی به‌گونه‌ای که عهده‌دار حل مسئله گفتگوهای بینا فرهنگی باشد عاجز و ناتوان هستند؛ و تنها حکمت متعالیه و یا آثاری که در حوزه عرفان نظری شکل‌گرفته‌اند توان اثبات آن رادارند هرچند که رهاورد این دو نیز با یکدیگر تمایز دارد.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: در حکمت متعالیه، فیض منبسط و نَفسِ رحمانی که همان رحمت رحمانیه است مخلوق نخستین و عقل اول است، که در ردیف و شماره‌ با دیگر مخلوقات قرار نمی‌گیرد؛ و با اقبال و ادبار خود همان‌گونه که مفاد روایات است، عوالم را پدید می‌آورد و لکن در عرفان نظری عقل ظهور رحمت رحمانیه در عالم خلق است که فیض مقدس نامیده می‌شود و سابق بر آن فیض اقدس است که واسطه ظهور اسما و صفات ذاتیه خداوند است.

وی در پایان با جمع‌بندی سخنانش گفت: بر اساس حکمت متعالیه مدار گفتگوهای بینا فرهنگی همان حقیقت عقلی‌ای است که در باطن و نهان انسان‌ها نیز حضور دارد. بر اساس رویکرد عرفانی ارتباط عقلی انسان‌ها ریشه در گفتگوی آدمیان با خداوند سبحان دارد و این ارتباط عقلی مبنای یک گفتگوی بینافرهنگی را به دست می‌دهد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha